سفارش تبلیغ
صبا ویژن

bazam salam

نخلستان زیبا


انبوه و سرسبز


روباهها به هجوم تماشای هوش بهار


جهان همه خواب


پلک چاه باز است


چشمهایش همیشه تر


باران مثل یک مشت نور محرمانه


داخل ادراک اب پاشیده میشود


اهسته و خشنود


خیال را پرواز میدهی


دهانی که به اب کوثر مزین است


حیای شیر بیشه های خیبر پر میشود در افتاب


کوچه باغهای هفت شهر عشق  مزین است به تماشای بهشت تو


ما از نردبان زینت بالا رفتیم


هجرت تو از برگهای درخت ما


صورتت کوچ کرد از تغافل ما


ما گیج از حضور حجم انگورها


عروج درخت را دیدیم


ریشه هایش پیچیده در قلب ما


صورت یاس کبود تا ملالت پیش برد


حرمت شاخه ی طوبی را چه کسی  شکست؟


پرپر شدن شقایقها حزن مارا افزونتر کرد


هنوز در خوابیم


جهل دلخواه مارا خوش می رقصاند


شپر عروج ما خاموش


دگر صمیمیتی با چاه نیست


چاه تنها


اواز حزن و اندوه را جاری میسازد